
در تحقیق جامعی که به منظور بررسی راه های افزایش بهره وری در شرکت های تجاری به عمل آمده است، مشخص شد که عدم استفاده ی صحیح از اطلاعات و فنونِ ارتباطات میان مدیران و کارکنان، یکی از مهمترین عـلل ناکامی این شـرکت ها در دستـیابی به اهداف سازمانی و رقابتی شدنِ آنها بوده است. ارتباطاتِ اثربخش یعنی؛ تمامِ آنچه را که فرستندهی پیام به هر طریقی – کلامی یا غیر کلامی – ارسال داشته است، مقصد یا گیرندهی پیام دریافت کند؛ به نحویکه دریافتکننده ی پیام، آن را همانگونه تفسیر نماید که مورد نظر فرستنده باشد و انتظار فرستنده و واکنش گیرنده بر یکدیگر منطبق گردد.
متأسفانه به دلیل غیر ملموس بودنِ تأثیر ارتباطات در بهبود فعالیت های یک سازمان و دستیابی به اهدافِ تعیین شده، تاکنون توجه کافی به این موضوع نشده است؛ در حالیکه تجربه ثابت کرده است که اغلبِ سوء تفاهم ها و اختلاف های بی جهت در سطح مدیریت و کارکنان، ناشی از فقدان یک سیستم ارتباطی صحیح داخلی یا عدم کارایی سیستم های ارتباطی موجود در سطوح مختلف سازمان می باشد. بر این اساس، یکی از اقداماتِ مهم مدیران، ایجاد فرایند ارتباطی مؤثر یا بهبود فرایندهای ارتباطی موجود است. بدیهی است وجود چنین فرایندی موجب بهروزی، شادبودن، سلامت جسمی و روانی، کاهش ترک شغل و افزایشِ علاقه ی کارکنان به مدیران و سازمان و در نهایت، افزایش بهره وری خواهد شد.
استقرار نظام مدیریت ارتباطات درون سازمانی دستاوردهای زیر را برای شرکتها و سازمانهای متقاضی به همراه خواهد داشت:
- سنجش ميزان تحقق اهداف تعيين شده برای سيستم ارتباطات داخلي و اثربخشي هر يك از كانال هاي ارتباطي
- شناسایی کانال های ارتباطی مناسب و مورد اعتماد افراد و نیازهای ارتباطی کارکنان در سه حوزه ی فرد، شغل و سازمان و میزانِ تأمین آن ها در وضع کنونی
- طراحی و استقرار کانالهای ارتباطی مناسب شامل: کانالهای الکترونیکی، کانالهای دیداری، کانالهای شنیداری و …
- تدوین کلیه ی فرمهای مورد نیاز مانند فرم های ملاقات های حضوری، فرمِ گزارش جلساتِ هم اندیشی و …